در دياري كه در او نيست كسي يار كسي
كاش يارب كه نيفتد به كسي ، كار كسي
هر كس آزار منِ زار پسنديد ولي
نپسنديد دلِ زار من آزارِ كسي
آخرش محنت جانكاه به چاه اندازد
هر كه چون ماه برافروخت شبِ تارِ كسي
سودش اين بس كه به هيچش بفروشند چو من
هر كه با قيمیت جان بود خريدار كسي
سود بازار محبت همه آه سرد است
تا نكوشيد پس گرمي بازار كسي
نظرات شما عزیزان: